نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







RSS

Mikii
Mikii

چهار شنبه 20 آبان 1394

مشکلاتم انقدر زیاده که وقت نمیکنم برا همشون ناراحت بشم |: 

 

 

 

 

 






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 15:12

چهار شنبه 20 آبان 1394

دل تنگ

دلتنگم.... 

برای کسی که مدتهاست بی آنکه باشد 

هر لحظه زندگی اش کردم 

 

 



ادامه ی مطلب ...



نوشته شده توسط Mikii در ساعت 15:9

چهار شنبه 20 آبان 1394

...

ﺑﻪ ﺧــــــــــﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ :

        

  ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴــﺘﯽ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﻣﯿﺮﻩ ..

              ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ؟

      

 ﺧــــــــــــــــــــﺪﺍ ﮔﻔﺖ :

 

         ﺍﻭﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻋﺎﺷـــــــــــــﻘﺘــــــــــﻢ ..

               ﻣﻨــــــم

 

باورم شد

 



ادامه ی مطلب ...



نوشته شده توسط Mikii در ساعت 15:0

پنج شنبه 14 آبان 1394

بد شانسی

یکی از همکلاسی های دوره دبستان رو دم در دانشگاه دیدم ، داشتیم گپ می زدیم که دو تا دختر که ازشون بدم می آمد از در دانشگاه اومدن بیرون . گفتم : اه باز این . . . آمد ! گفت : اون خواهرمه ! سریع گفتم : نه ! اون یکی ! گفت : اون هم زنمه !

از اونی که روز ازل شانس پخش می کرده متشکرم شخصاً !



ادامه ی مطلب ...



نوشته شده توسط Mikii در ساعت 10:42

یک شنبه 10 آبان 1394

فوتبال

موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی 2-2 تموم شده!

نویسنده:~miki






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 22:1

یک شنبه 10 آبان 1394

خواب

اعتراف میکنم تو بچگی فکر میکردم خوابای من رو بقیه هم میبینن

مثلا به بابام میگفتم اون مرده که دیشب تو خواب بود رو یادته؟






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 21:42

یک شنبه 10 آبان 1394

دکتر های ما

اعتراف میکنم خیلی پیش بود خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم...

اما من هنوز موندم اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت :

مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت تا خوب بشم

مدرکشو از کجا گرفته بود!






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 20:9

یک شنبه 10 آبان 1394

خودتون بخونید

دیروز رفتم کارت عابر بانک رو از مامانم بگيرم حالا مکالمات بين من و مامانم :

مامان کارت من کجاست ؟

مامانم :تو کيف کارت ها

من : کيف کارت ها کجاست ؟

مامانم : کنار کارت ملى و گواهينامم

من:خوب گواهينامت کجاست ؟

مامانم :تو کىف پولم

من: خوب کيف پولت کجاست ؟

مامانم :توکيف قهوه يمه ديگه

من:خوب کيف قهوه ايت کجاست ؟

مامانم: تو اتاقمه پسره ى ديوونه

من پس از بيست دقيقه گشتن

من : مامان پىداش نميکنم خودت بيا بده

حالا مامانم اومده مستقيم رفته تو اتاق خوهرم اوورده داده ميگه بيا بگير پسره خنگ






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 20:7

یک شنبه 10 آبان 1394

طولانیه ولی جالب

اعتراف می کنم که چون زانوهام مشکل داشت رفتم از زانوهام عکس رنگی بگیرم . داخل شدم ، آقاهه گفت شلوارتو دربیار و روی تخت دراز بکش ، دراز کشیدم ، یارو رفت بعدش یه صدایی شنیدم . یه نفر گفت : نفس نکش ، نفس نکشیدم . بعد گفت نفس بکش ، ۲ باره گفت نفس نکش ، بعد گفت نفس بکش . من هم به حرفش گوش می کردم ، واسه بار سوم گفت نفس نکش ، نفسم رو نگه داشتم ، ۲۰ ثانیه گذشت ، یواشکی نفس کشیدم آقاهه داد زد نفس نکش دیگه ! منم نفس نکشیدم . بعد گفت پاشو . من هم بلند شدم ، گفت شما بخواب ! دیدم یه نفر دیگه اون طرف هست داشتن از قفسه سینه اش عکس می گرفتن !

نویسنده:~miki






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 20:4

یک شنبه 10 آبان 1394

بچه که بودم

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ :

ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ

ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ !






نوشته شده توسط Mikii در ساعت 20:2

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سلام به وب سایت من خوش آمدید
ایمیل مدیر : Mikizaher.3577@gmail.com


جی پی اس ردیاب ماشین
ال ای دی هدلایت زنون led
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Mikii و آدرس mikii.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






صفحه نخست | پست الکترونیک | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | تم دیزاینر

.::